درگیری این روزهای من
چندین سال است که دغدغه من اینه که یه جا سرکار نباشم
از نظر سنی هم دیگه حوصله ندارم یه جا بمونم برای مردم کار کنم
دیگه خسته شدم چندین ساله اینور و اونور هستم برای خیلی ها کار کردم و عمر گرانقدرم را مفت سرکردم
یه جمله بود و هست که همیشه به همه میگم اونم اینه:
حقوق ماهیانه یه رشوه ای هست که به شما میدن که نتونید دنبال آرزوهاتون برید
چند روزه مجدد درگیر این هستم که چکار کنم ؟؟ آخرش چی؟؟ تا کی باید برای مردم کار کنم؟؟
یادمه چند سال پیش با اینکه درامدی نداشتم اما همش در حال سفر و عکاسی بودم
اما امروز با اینکه یه درامد حداقلی دارم دیگه میترسم کوله را بردارم بزنم و برم سفر
یه ترس عجیبی که مانع از حرکت کردنم شده
من برای چند تا هدف موندم شیراز و دارم کار میکنم و اما حالا که دارم نگاه میکنم میبینم که به هیچکدام از اهدافم نرسیدم
یکی از اهداف اصلیم خرید دوربین بود
من در این چند سال اخیر هرجا که کار کردم به من وعده این را دادن بمون کار کن پیش ما، به فکر دوربین نباش ما برات تهیه میکنیم اما تا توانستن از من و تجربیاتم استفاده کردن آخرش هم سر من موند بدون کلاه
خب حالا نمیخواهم از این درد براتون بگم …بگذریم
من الان دوروزه خیلی درگیر چند سوال هستم سوالاتی که خودم هم جوابشون میدم ولی میخواهم شما هم بهم کمک کنید
اول اینکه :
من اگر بمونم سرکار نمیتونم به خرید دوربین و تجهیزاتم برسم اونم بخاطر اینه که تورم به شدت بالا هست و هر روز قیمت اجناس داره میره بالا پس چرا عمرم را تلف کنم بمونم سرکار؟؟ بهتر نیست با همین دوربینی که دارم برم شروع کنم به عکاسی ؟؟
دوم اینکه :
اگر برم دنبال اهدافم و کارم را ول کنم برم : خرج زندگیم را از کجا بیارم؟؟
من پشتیبانی سایت میکنم و طراحی گرافیکی و انیمیشن و… میتونم با کار کردن حداقل پولی که الان دارم را به دست بیارم و خرج سفر کردنم بکنم
اما این پشتیبانی ها وکارهای دیگه که انجام میدهم همیشگی نیست شاید یه روز یه جا قطع شد و من هیچ پس اندازی ندارم اونوقت میمونم وسط راه
سوم اینکه :
اگر برم دنبال اهدافم وخودم را آواره کوه و بیابان کنم اونوقت کجا بمونم کجا بخوابم ؟؟
من همینجایی هم که هستم و جاهای قبلی هم که بودم با کمترین امکانات رفاهی زندگی میکردم دوتا پتو و تشک را پهن میکردم و میخوابیدم و یه جورایی خانه به دوش بودم پس تا حدودی امادگی سفر کوله ای را دارم
چهارم اینکه :
چند روز در هفته بمونم کار کنم چند روزش را برم سفر؟ اینم هم خوبه هم بده یه جورایی باز خودمو جدا نکردم از کار و میترسم کلا برم سفر تمرکزم برای پروژه ها و اهدافم پایین خواهد بود فقط تنها خوبیش اینه که حداقل یه حقوق کم و ثابتی برای خودم نگه میدارم
خلاصه :
وقتی دارم کار میکنم و هیچ پس اندازی نمیکنم و یا نمیتونم بکنم چه فایده داره عمر خودم را برای ماهی 5-6 میلیون هدر بدم؟
وقتی نمیتونم و بهم نمیدن یا کسی کمکم نمیکنه یه وام 100 ت بگیرم و برم دنبال اهدافم چرا بمونم وعمرم را درکارکردن برای مردم خرج کنم؟؟
خلاصه بهم کمک کنید و برام بنویسید که :
بمونم سرکار یا برم به کوه و بیابان و دنبال هدف اصلیم که عکاسی از عشایر ایران و خارج از ایران است؟؟؟
استاد
بهترین انتخاب اینه بری دنبال علاقه تون
حیف که عمرتون را برای مردم سر کنید
همین مشکل اقتصادی هست که نمیزاره پیشرف کنیم
اگر همون چند سال پیش فعالیتت را ادامه داده بودی
چه قدر بهتر پیشرفت میکردی
ولی میدونم مجدد میتونی حرکت کنی و کارهای بزرگ کنی
برای چی زندگی میکنیم حاجی؟
عالم بدون عمل شدی مرد
حداقل حرفایی که به ما میزنی را خودت عمل کن
باعث رشد خیلی ها میشی اما خودت یه کنج نشستی فلسفه بازی میکنی
برگرد به گذشته فکر کن چه کارهای خفنی میکردی ولی حالا داری فقط مرور میکنی
بی خیال مرد بزرگ
حرکت کن مثل قبل با سختی ها بجنگ
درود بر شما!
من جای شما بودم، با این تخصص، کار مضاعف میکردم و برای اهداف و علاقهمندیهام با دنیا میجنگیدم.
«به راه بادیه رفتن به از نشستن باطل»
ضمنا در ایران سخت میشه برنامهریزی بلند مدت داشت…
با آرزوی سلامتی و سربلندی برای شما